حکایت خرد شدن آینه ها

انسان که خود را دارا ببیند، به دارایی هایش که مغرور بشود، فکر می کند دارایی هایش همیشگی است، اینجاست که همه را زیر پایش می گذارد و خُرد می کند؛ باورش این می شود که هرکس که ندارد، نباید باشد و هرکس که دارد، داراییش مال اوست؛ آن وقت است که دیگر از این همه توهم دارایی بیرون نخواهد آمد. او حالا دارای عذابی سخت است، و این برای او تبدیل به یک دارایی همیشگی شده است. خدا نکند انسان از دارایی هایش به اینجا برسد!



پ.ن: «همز» و «لمز» کردن دیگران، حتما باعث خرد شدن خودِ آدم میشه! شک ندارم.
پ.ن۲: حتی حق نداری خودت را هم «همز» و «لمز» کنی...این یعنی خدا روی کرامت تو حساب باز کرده است.
پ.ن۳: اوصیکم به رفتنِ کلاس یا دیدن یا شنیدن یا مطالعه ی کتاب های تدبر در قرآن مدرسه قرآن دانشگاه تهران...


#کتاب
#حکایت_خرد_شدن_آینه_ها
پرچین یکصدوچهارم
سوره نوشت های سوره مبارکه #همزه
دیدگاه ها (۰)

داستان راستان۲

تو می آیی

53سال‌عصر پهلوی به روایت دربار

شرحی بر دعاهای روزانه حضرت زهرا(س)

بسم الله الرحمن الرحیم وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ ن...

بسم الله الرحمن الرحیمپاسخ قسمت اول : يَا أَيُّهَا الَّذِين...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط